عشق


عشق یک چرخه است:

وقتی عاشق می شیم ،صدمه میبینیم،

وقتی صدمه میبینیم ،متنفر میشیم،

...وقتی متنفر شدیم ، سعی میکنیم فراموش کنیم،

وقتی سعی میکنیم فراموش کنیم،دلتنگ میشیم 

وقتی دلتنگ میشیم....

دوباره عاشق میشیم......



کفش آهنی


من دیگه خسته شدم بس که چشام خیسِ و نَم
خوب ببینم و بفهمم و بازم چیزی نگم...

من دیگه بریدم از بس که شکستم از خودی
توی آینه خیره شم بگم به چشمام چی شدی

خستم از حرفای خوب و بی سر و ته ، بی ثمر
حسرت یه عمر رفته عقده های تازه تر

متنفرم از آدمای بی مغز و شلوغ
از کتابای با اسمای قشنگ متن دروغ

دیگه نوبت توئه خسته شی دنیا ؛ بشکنی
این بار ایستادم تا آخرش با کفش آهنی

بات می جنگم که نگی ترسیده بود پیاده شد
بس که پشت پا زدی گذشتن از تو ساده شد

همه از عشق میگن و باز آبروشو میبرن
عقل کل نشون میدن از خودشون بی خبرن

مد شده حرفای پوچ و گنده و بی سر و دست
بگو تا کی این نمایشو باید دید و نشست

وقتی حتی نمیخوای بازی کنی بازیت میدن
حتی میخوای خودتم که باشی نمیذارن

همه میخوان اونی باشی که خیالشون میخواد
من دیگه داره از این بازی سیرک بدم میاد


دیگه نوبت توئه خسته شی دنیا ؛ بشکنی
این بار ایستادم تا آخرش با کفش آهنی

بات می جنگم که نگی ترسیده بود پیاده شد
بس که پشت پا زدی گذشتن از تو ساده شد

هر چقدر راه اومدیم زانو زدیم بازم بسه
هر چقدر خُرد شدیمو دم نزدیم بازم بسه

عاشق و عارف و درویش و من و ما و خدا
روبروت وایمیسیم و با هم میخونیم هم صدا

دیگه نوبت توئه خسته شی دنیا ؛ بشکنی
این بار ایستادم تا آخرش با کفش آهنی

بات می جنگم که نگی ترسیده بود پیاده شد
بس که پشت پا زدی گذشتن از تو ساده شد

آهنگ کفش آهنی رضا صادقی

رمز گشائی

اول اینکه از همه دوستای خوبم که رمز پست قبلی رو داشتن و برام نظر گذاشتن تشکر میکنم.

دوم اینکه دوست داشتم بدونم وقتی با یه صفحه خالی روبرو میشید چه فکرائی میکنید .

در ادامه مطلب دلیل خالی بودنشو میگم.  ادامه مطلب ...

سکرت

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

مراقب قلب ها باشیم...

وقتی تنهائیم،دنبال دوست می گردیم

پیدایش که کردیم ،دنبال عیب هایش می گردیم

وقتی که از دست دادیمش،دنبال خاطراتش می گردیم

وهمچنان تنها میمانیم

هیچ چیز آسان تراز قلب نمی شکند.

 ا

سقوط

این نوشته رو روی یه بنر توی اتوبان همت دیدم چند روز پیش بنظرم خیلی قشنگو پر معنا بود تا نظرشما چی باشه.


در سقوط هم می توان با شکوه بود.

این را آبشار می گوید.




دریا

از بچگی عاشق دریا بودم . عاشق موجا و کفی که در آخر ازش باقی میمونه.

عاشق رنگ آبیش ،عاشق زلالیش.


یکی از فانتزیای بچگیم که تا الان همراهمه اینه که بتونم یه 

روز موج سواری کنم اما...




اینکه بری توی یه تونل که مملو ازآبه نفس آدمو بند میاره.

حتی فکرشم نفسمو بند میاره.


اگه یه روز بتونم برم توی یه تونل موج به تنها چیزی که فکر میکنم عظمت خداست و خلق یه همچین زیبائیهائی.

وقتی آب از بالای سرت میگذره و تورو توخودش میگیره،

اینکه بری توی یه موج که از خودت بزرگتره،که میخواد تورو توی خودش غرق کنه،که میخواد بزرگی خدا رو نشونت بده 

این خیلی حس قشنگیه.

خدایا منو به آرزوم برسون خدایا میدونم نتونستم احساسمو اونجوری که 

باید بنویسم خدایا به عظمتت قسم که هرچی آفریدی زیبائی بوده

ونه هیچ چیز دیگه.

خدایا هرچی زشتی تو این دنیای زیباست ما بنده های ناچیزت

خلق کردیم حتی از دیدین اونا هم بدمون میاد.

چطور تونستیم این همه زیبائیو به هوسهامون بفروشیم.

بالاخره آرزو کردن که عیبی نداره شاید منم به آرزوم رسیدمو تونستم موج سواری کنم.

ولی گذشته ازهمه لذتش یه موجودی اون وسطا هست که فکر کنم 

هرکسی ببینه همون جا سکته میکنه خودم که بدجور ازش وحشت 

دارم آخر فانتزیمو همش خراب میکنه.

کوسه

امیدوارم از این تصاویر خوشتون اومده باشه و تونسته باشم احساسمو درست منتقل کرده باشم .

توی این روز عزیز واین عید بزرگ برای رسیدن همتون به آرزوهاتون دعا میکنم 

و آرزو میکنم که هممون دلامون مثل دریا آبی وزلال باشه. 

برای محمود عزیز

سلام بهارم...

برای یه دوست ،یه خاطره شیرین که مسافت زیادی با ما داره ولی...

به اولین قاصدکی که از شعر قشنگ زندگی تو 

بگذرد پیغام میدهم که هیچ چیز

نمیتواند مهرت را از دلم جدا کند 

حتی فاصله ها

محمود مهربانم درپس بغضی که در گلویم نشسته در ومین سال تولدت که نیستی تا رودررو بهت تبریک بگم با دلی که اندازه یه دنیا گرفته میگم :


ستاره همیشه فروزانی که یادت هیچگاه در قلبهایمان خاموش نخواهد شد تولدت مبارک.


مهربانم دوستت دارم

مهربونم،

   نازنینم،بهترینم،

       عشقم،امیدم،جونم،

           باتوام،باتو،دنیای من.


میخوام لحظه هام رو باتو بگذرونم،تمام لحظه هائی که باتو دارم و نمی دونم چند سال ،چندماه،چند هفته،یا چند روز دیگه میتونم و فرصت دارم با تو باشم یانه؟

ارزش این لحظه ها رو با هیچ چیزدیگه نمیتونم برابر بدونم.

می خوام تو تمام لحظه هایی که میتونیم داشته باشیم ، باتو باشم.


  کنارت،

      همراهت،

  هم قدمت

           وهم نفس با نفس کشیدنت.


میخوام تا میتونم صدای قلب مهربونت رو بشنوم،تا میتونم نفسهات رو بشنوم و حفظ کنم.

میخوام ضربان قلبت رو بشمارم تا وقتی خونه نیستی،از حفظ بشمارم و ثانیه هام رو با تو تنظیم کنم.

کنارم بمون،تا زنده بمونم،با من باش،تا دووم بیارم.

مراقب چشمات باش،تا امیدوار بمونم،مراقب قلبت باش،تا زنده بمونم،مراقبم باش،تا در کنارت بمونم.

گفتم،هزار بار دیگه هم میگم:


دوستت دارم،دوستت دارم ،دوستت دارم همه هستی من.....تاهرزمان که زنده باشم.

پرواز

از این تکرار ساعتها

از این بیهوده بودنها

از این بی تاب ماندنها

از این تردیدها 

نیرنگها

شکها

خیانتها

از این رنگین کمان سرد آدمها

وازاین مرگ باورها و رویاها

پریشانم...

دلم پرواز میخواهد!

حرف دل

اینجا آرامگاه بغض های کهنه است کمی سکوت!که گر بیدار شونددرد دارند لعنتی ها.


شنیدی که میگن:اونی که گریه می کنه یه درد داره اما اونی که میخنده هزار تا...

ولی من میگم:اونی که میخنده هزارتادرد داره ولی اونی که گریه میکنه به هزار تا از دردهاش خندیده اما جلوی یکیشون بدجوری کم آورده...


اگه نیمه گمشدتو پیدا نکردی زیاد مهم نیست ....

درد واقعی از اونجایی شروع میشه که نیمه پیدا شدتو گم کنی!


این روزها زیادی ساکت شده ام؛حرفهایم نمی دانم به جای گلو چرا از چشمهایم بیروم می آیند!


درد یعنی سرت به همون سنگی بخوره که به سینه میزنی.


کاش فقط یک نفر بود که وقتی بغض میکردم ،بغلم میکردو میگفت گریه کنی میکشمتا....


این نیز بگذرد....اما بعضی چیزها هست که هر چقدر هم بگذرد نمی گذرد و داغشان تا ابد بر دل آدم می ماند!


این روزها احساس میکنم چقدرشبیه سکوتم،باکوچکترین حرفی میشکنم.


بدتر از رفتن،گندیست که انسانها به باور یکدیگر می زنند.


دودی که از دهانم بیرون میاد ،دود سیگارنیست!دلم سوخته...


گاهی مجبوری برای راحت کردن خیال دیگران ،خود را خوشحال نشان بدهی ولی چه حیف که درونت غوغاست...


این روزها میگذرند ولی من از این روزها نمی گذرم...


دنیای نامرد

تو چه گفتی سهراب؟

قایقی خواهم ساخت...

باکدوم عمر دراز؟

نوح اگر کشتی ساخت،عمر خود را گذراند

با تبر روز و شبش،بر درختان افتاد

سالیان طول کشید،عاقبت اما ساخت

پس بگو ای سهراب...شعر نو خواهم ساخت

بیخیال قایق...

یا که میگفتی...

تا شقایق هست زندگی باید کرد؟

این سخن یعنی چه؟

با شقایق باشی...زندگی خواهی کرد

ورنه این شعرو سخن

یک خیال پوچ است

پس اگر میگفتی...

تا شقایق هست،حسرتی باید خورد

جمله زیباتر میشد

تو ببخشم سهراب...

که اگر در شعرت ،نکته ای آوردم،انتقادی کردم

بخدا دلگیرم،بخدا من سیرم،من جوانی پیرم 

بخدا دلگیرم،از تمام دنیا،ازخیال و رویا،از همه آدمها

زندگی رویا نیست

زندگی پر درد است

 زندگی نامرد است،زندگی نامرد است.

دلم گریه میخواد..........

کسی هست آغوشش را،

شانه هایش را

به من قرض بدهد!

بدون هیچ حرف و سوال و جوابو دلداریو نصیحتی؟



همیشه نمی شود

زد به بی خیالی و گفت:

تنها آمده ام،تنها میروم....

یک وقتهایی

شاید حتی برای ساعتی یا دقیقه ای...

کم می آوری

دل وامانده ات یک نفر را می خواهد!

اما تو همیشه وقتی باید باشی نیستی .

حال این روزای من

حالم خوش نیست حوصله خودمو ندارم دلم میخواد پوست بندازم از این منی که توش گیر کردم بیام بیرون  ازاین همه دلتنگی خسته شدم خیلی سخته توی دنیایی زندگی کنی که حرفتو نفهمن از کلامت اونیو برداشت کنن که دلشون میخواد از اون بدتر از حرفات علیه خودت استفاده کنن دردناکتر اینکه خودم مدام شعار میدم زندگی زیباست دنیا قشنگه ادما خوبن ولی هیچکدومشون رو قبول ندارم دلم میخواد زندگى رو قى کنم تو صورت دنیا.خدایا خسته ام راحتم کن  احساس خوبى ندارم دارم کم میارم خداىا کمکم کن 

باوفاتر...

گفتم اگر تو بمیری من هم خودم را میکشم،باور نکرد و خواشت مرا امتحان کند.


خودش را به کشتن زدو وقتی خبرش رسید قبل از ینکه خودم را بکشم قلبم به خواب همیشگی رفت.


من باوفاتر هستم چون قبل مردنت مردم...

حرفای خودمونی

فکر کردن به گذشته،مانند دویدن دنبال باد است.


امروز را برای ابراز احساسات به عزیزانت غنیمت بشمار شاید فردا احساس باشد ولی عزیزی نباشد.


اگر صخره و سنگ در مسیر رودخانه ی زندگی نباشد صدای آب هرگززیبا نخواهد بود.


تاریکترین ساعات شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است،پس همیشه امیدوار باش.


مثل ساحل آرام باش تا مثل دریا بی قرارت باشند.


زیباترین حکمت دوستی ،یه یاد هم بودن است،نه در کنار هم بودن.


انتخاب با توست ،می تونی بگی (صبح بخیر خدا جون)یا بگی خدا بخیر کنه صبح شد.


همه انسانهای خوشبخت،خدا را در دل دارند.


گاهی سخت می شود...

گاهی سخت می شود...

دوستش داری و نمی داند

دوستش داری و نمی خواهد

دوستش داری و سهم تو از بودنش 

فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت

دوستش داری و سهم تو

از اینهمه ،تنهایی است و بس!!!

برای خودم...

برای دل خودم می نویسم...

برای دلتنگی هایم...

برای دغدغه های خودم 

برای شانه ای که تکیه گاهم نیست!

برای دلی که دلتنگم نیست...

برای دستی که نوازشگرزخم هایم نیست...

برای خودم می نویسم!

بمیرم برای خودم که اینقدر تنهاست!.!.!

یار...

برماسه ها نوشتم:

   


        دریای هستی من 



                از عشق توست سرشار



                                      این را به یاد بسپار.




بر ماسه ها نوشتی:



          ای همزبان دیرین



                این آرزوی پاکیست


                     

                                    اما به یاد بسپار.





(فریدون مشبری)

بزرگراه زندگی

وقتی باختم،مسیر را یافتم؛

در بزرگراه زندگی همواره راهت ،راحت نخواهد بود.

هر چاله ای چاره ای به تو می آموزد.

دوباره فکر کن،فرصت ها دوبار تکرار نمی شوند.

پس به خاطر داشته باش برای جلوگیری از پس رفت باید رفت!!