من,تو,وماه...



یکی تویی و یکی من...با این ماه که هنوز هم این شهر را تحمل می کند...

همین سه تا بس است..حتی اگر ماه هم نبود...من قانعم...به یک تو و یک من..

مگر میان تو و ماه فرقی هم هست؟!ای کاش بود...

آن وقت شاید همه چیز جز تو معنایی داشت..اما...حالا که ندارد...حالا همه چیز تویی..

تمام شعرهایی که با عشق می خوانم...تمام روزهای خوب...

تمام لبخندهای من...تمام زندگی...همه چیز تویی...

چیز دیگری هم اگر جز تو بود...فدای یک تبسمت!

نظرات 6 + ارسال نظر
سراب بیابان دوشنبه 5 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 02:20 ب.ظ

انشاا....همیشه با هم خوش باشید

ان شالله همه کنارهم خوش باشیم.

سرباز سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:19 ق.ظ http://mylifedays.blogsky.com

چقد با احساس و لطیف....

ممنون ازلطفت

گندم سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:24 ق.ظ

فدای یک تبسمت

ممنون عزیزم که سرمیزنى

وخدایی که دراین نزدیکیست سه‌شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:13 ب.ظ http://ahsanalhdys.blog.ir

:)

عالی بود....
ان شاءالله سعادتمند باشید درکنار هم

***

ممنون عزیزم ازلطفت

سروش جمعه 16 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 06:04 ب.ظ

واقعا ممنون

هرچی بود حرف دل بود دل که این چیزا سرش نمیشه

وخدایی که دراین نزدیکیست دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 07:44 ب.ظ http://ahsanalhdys.blog.ir

:)

ممنون از حضورت در چشمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد