سخنی از شریعتی

بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود

بیخودی حرص زدیم سهممان کم نشود

ماخدارا باخود سردعوابردیم وقسمها خوردیم

ما حقیقتها را زیرپا له کردیم وچقدر حظ کردیم که زرنگی کردیم

روی هر خادثه ای حرفی از عشق زدیم 

از شما می پرسم ما که را گول زدیم.




دکتر علی شریعتی

نظرات 7 + ارسال نظر
مهشید جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 07:21 ب.ظ http://mahshid.ir/

سلام
وبلاگ خیلی خوبی داری

ممنون

گندم جمعه 29 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:54 ب.ظ

فقط و فقط خودمون رو

دقیقن

سرباز شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:38 ب.ظ http://mylifedays.blogsky.com

خیلی با معنا بود
ولی مطمئنم از شریعتی نیست...

جائی که من این مطلب خوندم نوشته بود از دکتر شریعتی

دلنامه یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 09:26 ب.ظ http://thebestdelnameh.blogfa.com

آغاز فصل حساسیت،عطسه،آویزوونی دماغ،آنفولانزا،پنی سیلین،
یادآوری وحشت از شروع درس و مشق،خاظراتی که باید فراموش شود و نمی شود، فکر ،خیال و هزاران پدیده ی قشنگ دیگر مبارک...

با اون هزاران فکروخیال و پدیده قشنگ موافقم شدید

[ بدون نام ] یکشنبه 31 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:39 ب.ظ

سراب بیابان دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 11:20 ق.ظ http://sarab-biaban.blogsky.com

واقعا ما که را گول زدیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

فقط خودمونو

سراب بیابان دوشنبه 1 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 09:36 ب.ظ http://sarab-biaban.blogsky.com

قشنگ بود عزیزم

نظرلطفته عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد